باید بدانید که در آثار نقاشان مسیحی اروپایی قرن پانزدهم، تمامی فرشها از آناتولی و قفقاز بوده و نمونههای باقیمانده از قالیبافی مسیحی قرن سیزدهم و چهاردهم مربوط به قفقاز و آسیای صغیر بوده و نمونههای ایرانی پیش از صفوی وجود نداشته است.
ایرانیان به علت علاقه ای که به فرش دارند بسیار از روفرشی رحیمی یزد برای نگهداری بهتر از فرش ها استفاده می کنند.
بافت ها در آن زمان هنوز فرش پازیریک کشف نشده بود و گمان می رفت که قالی بافی هزار سال عمر داشته و رواج آن در ایران مدیون پادشاهان صفوی بوده است.
تاکنون سعی شده است معتبرترین اسناد در مورد تاریخ فرش ایران در زمان شاهان ایرانی و قبل از اسلام ارائه شود. حال پس از این بررسی اولیه به سراغ تاریخچه فرش ایران در زمان پس از ورود آن ها می رویم. ما در ایران به سراغ اسلام می رویم و کمی از تاریخچه آن برای شما می گوییم.
اعراب یکی از اقوام هستند که در طول تاریخ هرگز برای هنر و آثار هنری ارزشی قائل نبوده اند، حداقل چنان که در هنر قالی بافی و بافت فرش دستباف دیده می شود.
به همین دلیل پس از حضور آنان در ایران، هنر قالی بافی با انحطاط فراوانی همراه شد و می توان گفت تنها واکنش آنان به فرش ایرانی استفاده از آن برای تزیین قصرهای باشکوه خود بود.
پس از مدت ها حضور دو چهره در ایران و نقاط مسلط ایران توانست هنر قالی بافی را در ایران احیا کند، هرچند گاهی با فرهنگ های متفاوت با آنچه در گذشته بوده است.
نام این دو شخصیت ترک های سلجوقی و تیمور لنگ است که با تغییراتی مانند تغییر نقوش و نقوش قالی های ایرانی و استفاده از طرح هایی با خطوط و منحنی های چرخان به جای طرح های هندسی و همچنین استفاده از نقوش پیچک و گل، حیوانات را به خود اختصاص داده اند.
بدون دیدگاه